سلام بانو
خيلي زيبا بود منو برد توي اون فضا و تصوير سازيتون حرف نداشت . فقط از اونجايي که دوس دارم کامنتم مفيد باشه ايراداتي که بنظرم اومد هر چند به ظاهر کوچيه ولي فني هستن براتون ميگم :
اول اينکه ساعت رو ننوشتيد فقط نوشتيد ساعت شب بود ! يا ميگفتيد ساعت چند شب بود يا ساعتش رو بر ميداشتيد همون شب بود يا آخر شب بود رو ميذاشتيد . دوم اينکه پدر زهرا بدون هيچگونه مقدمه اي يهو وارد داستان ميشه . کاش قبل از اينکه بگيد من (حرفاي پدر زهرا.....)ميگفتيد که مثلا پدر زهرا راننده اس يا هر چيز ديگه...
ببخشيد شايد به نظر شمام اينا مشکلي نباشه به هر حال بازم لذت بردم . از اين تحسينتون کردم که از اون نوع نوشته ها نبود که با يه بار خوندنش بفهمي چي شد !
ليلا همين الان که داشتم به تو نظر مي دادم بهم پي ام داد.
اين مخاطب خاص کيست که عالم همه ديوانه ي اوست؟
کيه حالا کلــــــــــک؟