اگه شونت تکيه گاهه چرا من تنها شدم؟
چرا هر لحظه م هميشه منم تنها با خودم
يه تصوير از عکس چشمات رو ديوار دلم
چقدر قصه م خنده داره چقدر بيتابه دلم
تا ديدم مي خواي بري دلم با تو سر نکرد
برو فردام مال تو ديگه اينجا برنگرد
بدون من بعد من دلتو هر جا جا نذار
غم با من بودنو تا من بعد يادت نيار
اين حرف دل من و توئه. تنها چيزي که مي تونم بگم همينه: مي فهممت......
سارا خيلي دلم گرفته ميشه يه کم از حرف دلمو بهت بزنم؟!
خدا رو شکر که حداقل منم مي تونم يه کم بخندونمت!
دوست نداري بره تو لاک خودشو به تو فکر کنه بعد خودت اين کارو مي کني؟!
جون خودت دلت بزرگ شده و هيچي بروز نميده؟ آخه منو که نمي توني رنگ کني سارا!
اونوقت اونجايي که مي خواي بري مي خواي بميري که يه همچين آرزويي مي کني؟! مگه عقلتو از دست دادي بچه!
دلت مي خواد بشنوي خوبه چون..... خودت مي دوني همون حرف هميشگي من بي سروپا. مني که تو حرفاشو هيچ وقت باور نکردي!
اين حرف دلت نيست مي دونم. يعني مطمئنم. من تو زو ميشناسم سارا! به خودت دروغ نگو!
حداقل اگه مي خواي دروغ بگي آرزوي تموم شدن بازي رو نکن!
چند روز ديگه بهار مياد و همه‌چيز رو تازه مي‌کنه، سال رو، ماه رو
روزها رو، هوا رو، طبيعت رو، ولي فقط يک چيز کهنه ميشه که به
همه اون تاز‌گي مي‌ارزه، «دوستيمون»!..پيشاپيش عيدتون مبارک
