ساده اي ديگه ....آقاجان هيچ وقت شوهر آدم با تصوراتش همخواني ندارد!!! يه اصل اثبات شده است!!! حالا هي بشين مرد روياهاتو ترسيم کن!!! ولي اين نوشته ات رو حتما سيو ميکنم تادر آينده به شوهرت نشان بدهم! البته تضميني نميدهم که بعد از خواندن مطلب ادبي ات تمايلي به ادامه زندگي با تو داشته باشه. کما اينکه به شوهر خودمم نشون نخواهم داد هرگز!!! چون به ادامه زندگي خودم بيشتر از زندگي تو علاقه مندم!!! نميدونم فقط مامان و بابا اين متن رو بخونن چه حالي ميشن. قطعا به اونا هم نشون نميدم. چون گناه که نکردن ننه باباي تو شدن!!! بايد يکم آرامش روحي داشته باشن يا نه از دست تو؟؟؟
بشين درستو بخون اگه بختت مثل من خوب باشه، تازه 27 سالگي ممکنه شوهر کني!! با اين وضعيت گروني مرغ !! بعذ ميگن دانش آموزان استرس کنکور نداشته باشند!اگه استرس دارش اينه،استرس ندارش چه عتيقه اي ميشه؟؟؟ همون بهتر که کنکور و استرسش باشه...وگرنه که آبروي نداشته مون هم به باد ميدين
تو که هييييييييچ تکليفت معلومه...اين پارسي بلاگ چه جاي داغونيه که مطلب تو توش برگزيده ميشه؟!