• وبلاگ : ما هنوز در هنوزيم...
  • يادداشت : بده بغلي!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 12 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     


    اصلا همين که اجازه دادم بهت که بوسم کني! يه سعادتي بود واست که همون موقع بوس مي کردي يا نمي کردي وارد بهشت مي شدي!

    ما خودمون تو لوله بخاري بزرگ شديم ما رو سيا نکن....!

    پاسخ

    اِ اِ اِ...!!!! تو نبودي من كه گقتم بوست نمي كنم شروع كردي به آه كشيدن و هيع گفتن؟!! ديوونه تر از تو بازم خودتي!! ببين تو اگه تو لوله ي بخاري بزرگ شدي! من تو معدن زغال سنگ از اول به دنيا اومدنم و زندگي كردم! الانم با دارا تو معدن زندگي مي كنيم! زِر موقوف!

    واااااي غزل جات خالي بود بس که خنديديم....:))))))))))))))
    پاسخ

    خانوم خيلي جلف هستين! گفته بودم؟! بله جات خالي بود البته:)


    دخترکم. اينکه من مي گم بوسم کن نشانه ي اين نيست که دچار کمبود محبتم...

    نشانه ي اينه که خيلي بزرگوار و بخشنده ام که بهت اجازه ميدم بوسم کني...

    حالا که ديگه اين موقعيت رو از دست دادي تسليت مي گم بهت ...

    شيرفهمه؟

    پاسخ

    بدبخت من كه بوست كردم!! ديگه چي از خدا ميخواي؟! سعادت بالاتر از اين؟! خوشبختي والا تر از اين؟! كجاي كاري؟! من يه سايت زدم ملت ميان توش ثبتنام مي كنن كه من يه چشمه فقط نيگاشون كنم!! با يه بوس من تو بهشتي شدي از الان! شك دارم شير فهم شده باشي!

    خاطرات منم از کلاس فريدون به ياد اوردي؟

    که برام دعا کرد که خدا منو از اين دلبستگي ها رها کنه؟ :))))))!

    ياد فريدونم بخير....

    پاسخ

    باو اونجا حضور فيزيكي نداشتم! شك دارم دعاش براي توي اجابت بشه! شك دارم!
    + mona 
    manam kheeeeeyly khastam.............kheeeeeyly
    پاسخ

    خسته نباشي زير بوته اي!‏:)

    اصلا نمي دونم اين لطف بي حدت رو چطوري جبران کنم!!!

    که لطف کردي و براي بار چندم جزييات صورت من و سبا رو به بوته ي مقايسه نکشيدي!

    نه واقعا چطوري تشکر کنم؟

    پاسخ

    هر چي پيش ميريم من بيشتر تر يادم مياد اتفاقاتو! يادته گير داده بودي كه بايد بوست كنم؟! اين سبا انقد مثه تو دچار كمبود محبت نيست!!! ميتوني بري بوستان اون كفشه رو پيدا كني بعد بگي من بيام بخريم! :) هه هه! پيدا كردم عكسشو اينم آدرسش نگرد: http://www.3ecret.com/imgupload/uploads/bbf09013865868d46187f3a526535cc0.jpg


    بابا دوست داشتن يارو رو واقعني! پارسال و سال قبلش هم مثل اينکه با هم کلاس داشتن!

    من همه ي اين صحنه ها رو با صبوري تماشا مي کردم و مي گفتم خب من نبودم و شايد اين خانومه واقعا آدم دوست داشتني ايه...(جداي اينکه جلسه ي اول داشت منو از کلاس مي نداخت بيرون!!!!)

    مثلا مثل خانوم طهراني که من تا اواسط کلاس اول دبيرستان اصلا نمي تونستم تحملش کنم و گويا اونم متقابلا از من دل خوشي نداشته.... ولي خب... مي بيني که الان.... اين قدر دلم براش تنگ شده که نمي دونم چي کار بايد بکنم واقعا!

    پاسخ

    برو بابا! پس كلا ارثي دچار گند سليقگي بودن! معلمه همون لحظه ي اول رفت رو مخم! البته كه سخنان گران مايه ي تو هم بي تاثير نبود ولي خب لوس بود!!! نميدونم...
    دلم آب ِ کرفس خواس!:دي
    پاسخ

    اوا...!!! خب چرا ميگي؟ منم به هوس انداختي! ؛)
    بد بغلي! =))
    از دست ِ اين پو :دي
    پاسخ

    ميبيني من چي ميكشم؟!


    ديشب نصفه شبا يهو ياد اون صحنه اي افتادم که تو اومدي سر کلاس ما و معلم تفکره داشت مي رفت بعد در يه لحظه که غافل شدم تو و سبا و حميده ريخته بودين سر همديگه و تو جيغ مي زدي که ديوونه تر از منم پيدا ميشه!

    همون نصفه شبي پقي زدم زير خنده....

    راستي همين الان با اين احوال پرسي کردناي ضحي يادم افتاد که ديروز تولد سبا بود!

    امروزم تولد 16 سال و 4 ماهگيه منه! :)

    پاسخ

    نه بعدا به اين نتيجه رسيدم كه درسته كه من ديوونه ام ولي اونا رواني بودن مثه من نبودن! البته تاثيرات رشته انسانيه ديگه! :P جدا شوكزده شدم! واقعا يه لحظه فكر كردم اون معلمتون رو دوس دارن! اولين برخوردمون چقدر واقعا جالب بود! منم تولد 16 سال و 8 ماهگيمه! :) راستي بهت رحم كردم توي مطلبم اون قسمتايي كه تو رو با سبا مقايسه كرده بودم ننوشتما! نديدم تشكر كني؟! زود!!!

    من توي مرداب در حال فرو رفتن توي لجن هم باشم بازم پيشنهاد بدن نقطه بازي مي کنم:) آشنايين که...!)

    دقيقاااااااااااااااااا :))

    پاسخ

    بزن قدش! ؛)