• وبلاگ : ما هنوز در هنوزيم...
  • يادداشت : بده بغلي!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 12 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     


    بابا دوست داشتن يارو رو واقعني! پارسال و سال قبلش هم مثل اينکه با هم کلاس داشتن!

    من همه ي اين صحنه ها رو با صبوري تماشا مي کردم و مي گفتم خب من نبودم و شايد اين خانومه واقعا آدم دوست داشتني ايه...(جداي اينکه جلسه ي اول داشت منو از کلاس مي نداخت بيرون!!!!)

    مثلا مثل خانوم طهراني که من تا اواسط کلاس اول دبيرستان اصلا نمي تونستم تحملش کنم و گويا اونم متقابلا از من دل خوشي نداشته.... ولي خب... مي بيني که الان.... اين قدر دلم براش تنگ شده که نمي دونم چي کار بايد بکنم واقعا!

    پاسخ

    برو بابا! پس كلا ارثي دچار گند سليقگي بودن! معلمه همون لحظه ي اول رفت رو مخم! البته كه سخنان گران مايه ي تو هم بي تاثير نبود ولي خب لوس بود!!! نميدونم...