به به به !!! بزار مامانتو ببينم !
حالا ديگه غيبت غذاهاشو مي كني !!!!؟
بي خي ! چه خبرا !؟خوفي !؟خوشي !؟ سلامتي ! ( چقدر تكراري بودن اين جمله ها ! )
در مورد خط آخر پستت يه اظهار نظر توپ دارم ! ( چقدر لات شدم !!)
مدرسه قبليم ( موتلفه ) با اجازتو بهمون غذا ميداد ( خوب غير اتفاهي بود ديگه ! ) يك غذاهايي مي داد آدم دلشو مي گرفت مي رفت دستشويي !!!! جزء برنامه هاي تغذيه اي كه بهمون مي دادن ، عدسي هم بود . ما بهش مي گفتيم :
ا ... بچه ها ، نگا كنيد ! يه عدس اشتباهي افتاده توش !! ( بس كه آب بود و هيچ !!! )
اينكه همچين خاطره ي خوشي از غذا هاي مدرسه ندارم ، قربون غذاهاي مامانمم مي رم !