• وبلاگ : ما هنوز در هنوزيم...
  • يادداشت : اسكلتي كه بايد نابود مي شد...
  • نظرات : 1 خصوصي ، 5 عمومي
  • پارسي يار : 0 علاقه ، 3 نظر

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     


    خيييييييييييييلي با حال نوشته بودي!واقعا شيرين بود.

    موفق باشي!

    پاسخ

    ممنون عزيزم... لطف داري...

    چه قدر اسکلت آزمايشگاه رو دوست داشتم .

    چقدر دوسش داشتم قيچي .. . .

    به اندازه ي برادم علي دوسش داشتم . . . چه قدر عزيز و با صلابت بود . . .

    چقدرررررررررررررررررر

    پاسخ

    الهــــــــــــــــــــــــــــي... اونم تو رو خيلي دوست داشت يه بار خودش بهم گفت طي يه صحبت خصوصي!

    منظور؟؟؟؟

    مي خواي بگي دلت تنگ شده؟؟؟؟

    پاسخ

    آري!

    اسکلت آزمايشگاه ما صفر کيلومتره فقط جنبه ي زينتي داره !

    سلام قيچي ...

    صدا مياد ؟

    پاسخ

    بله... بله... بگوشم...

    ســـــــــــــــــــــــــلااااام!!

    يادت رفت که اون اسکلته دنبالچه اش هم توسط شخص بنده کنده شده بود و خانم موحديان کــــــــــلي دعوام کرده و سپس تصميم به قهر با اينجانب را گرفتند!!!

    پاسخ

    آورين! آورين! خوشحالم كه هميشه يه ردپايي از خودمون به جا مي ذاريم...