به مناسبت حزن اين چند روزم ، يک دقيقه سکوت کنيد...
من نمي دونم تو چرا به شفيعي مي گي مستطيل!
من خيلي بهش مي خندم.
خيلي مظلومه بيچاره!
همش مي شينه تو اتاقش ميانگين مي گيره.
همه هم هي مسخره اش مي کنن.
بيچاره.
اتفاقا اين چند روزه شفيعي هم دلش دائم در حال لرزشه
دفعه ي اول کامپيوتر اتاق مشاوره خراب شده بود و داشت مي لرزيد که نکنه اطلاعات که شامل نمرات و بدبختي هاي دانش آموزي حقير مي شه يکمرتبه نا پديد بشه!
امروز هم داشت مي لرزيد که چرا معلم ها مي خوان نمره ها رو يکشنبه بدن در حالي که شفيعي بايد سه شنبه کارنامه ها رو بده!
خيلي حرص مي خوره اين چند روزه! هي هم با عاليه مي ره تک روي! فکر کنم به زودي عاليه رو واسه پسرش بگيره!
پسر داشت شفيعي مگه؟
نلرزه دلت؟
بدم ضد زلزله اش کنن؟