با اين ک خيلي مشکوک بود ولي خيلي قشنگ بود

سلام سارا جون خوشحال ميشم به وبم بياي و نظر بدي

اگرم مايلي، تبادل لينک بکنيم

(آيکون کف اين دست را پشت اون دست کوبيدن و سر تکان دادن و در صورت لزوم فحش دادن) هميشه برام يه معما بود که چرا برق شريف قبول نشدم؟! نگو همش زير سر توئه!!!خيلي نامردي !!با آينده و روحيه و زندگي من بازي کردي!! يادمه يه زماني خيلــــــــــــــــــــــــــي دلت مي خواست من ازدواج کنم ولي قسمت نميشد! نگو تقصير تو بوده!! احتمالا اين اواخر يکم درکت بالارفته بوده فهميدي که دست از سرم برداري،واسه همين جور شد بالاخره!! خدا رحم کرد...بگو ببينم نکنه واسه شفاي مامان نازي هم دعا کردي؟؟؟؟ يا شفاي مهين خانم؟؟يا آقا غلام حسين؟ نوکـــــــــــــــــــــــــــــــرتيم بذار زنده بمونيم..

اي نازنين که هيچ وفا نيست با منت...
اين ابهامش کجا بود؟ هوم ؟

ميشه لطفا اجازه بدي موهاتو بکشم ؟ :-w :دي

يه ذره ....!

تاكيد نوشت : مبهم بود واقعا ؛ خيليييي ...

ي حس جالب داشتم موقع خوندنش! يعني جالب ک نبود. اصلا نبود. حس هم دردي. يا شايد فقط غم...

مهم اينه:

آرامشم را پس بده...

سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام ،خوفي ؟ چه خبرا ؟
خيلي قشنگ بود ! قالبت هم خيلي باحاله ...
منم بعد از قرن ها آپيدم ، خوشحال مي شم بهم سر بزني و نظرتو بدونم ... فعلا باي ..

يکي مي پرسد اندوه تو از چيست؟سبب ساز سکوت مبهمت کيست؟برايش صادقانه
مي نويسم براي انکه بايد باشد و نيست

من بودم؟

(مرتبط درسته)

سلام
وقتي به هدر وبلاگت نگاه کردم ياد مطلب خودم افتادم.
http://cactus.parsiblog.com/Posts/53/
بسيار طرح زيبايي شده اين تصوير

آه.
سلام.

مخاطب اين نوشته ها مثل خودش مبهمه ؟!

سلام

وب خيلي خوبي داري

آسموني باشي

متن ادبي زيبايي بود اما خيلي مبهم شايد اگر بيشتر در مورد (تو) توضيح مي داديد بسيار زيباتر به چشم ميخورد

بابا تو خيلي مشکوکي...