• وبلاگ : ما هنوز در هنوزيم...
  • يادداشت : اسب قهوه اي پر رنگ
  • نظرات : 2 خصوصي ، 16 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + سعيده 
    بازم رفتين آب و آتش؟؟؟؟ بي کار!!! باز هم شلوغ بود؟ بي کارا !!! کاشکي زينب هم اونجا بود. اونطوري نگين بيشتر خودشو لوس ميکرد .مخصوصا که رقيب هم پيدا کرده!!
    پاسخ

    نه! اين دفعه خدايي خيلي خلوت بود! ديگه همه رو مي شناختيم!!! :)) نه تو رو خدا!!! خيلي لوس بود دختره ي ...! زينب جيغ ديگه نمي زنه!!! ولي خدايي خيلي قيافه ي نگين با ديدن زينب باحال ميشد! مطمئنا يه بند مي خواست جيغ بزنه!