سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ما هنوز در هنوزیم...

اگر کمی به آسمان خیره شوی یا نگاه گذرایی بیندازی به آن ؛ می بینی...

هوایی را که رو به روزهایی می رود که کمتر آفتابی است...

رو به شب هایی که به راحتی نمی توانی پنجره ی اتاقت را باز بگذاری و دراز بکشی...

شب هایی که ممکن است با صدای مهیب یک رعد و برق خواب از چشمانت برود...

باران های سیل آسایی که گاهی همه چیزت را، همه ی خوشی ها و دار و ندارت را می شویند و می برند...

روز ها و شب ها دارند سرد می شوند...

باید دست هایت را تند و تند بهم بمالی و خودت را گرم کنی...

و من نگرانم...

حس می کنم توی این سرما دوام نمی آوری...!

تو و زندگی ای که همیشه گرمایی بوده اند...

بارون

پ.ن: حواست هست ، مهر است
کم کم فکر باد و باران باش
شاید کسی تمام گریه هایش را

برای پاییز گذاشته باشد....

(فید سحربانو*)


نوشته شده در جمعه 91/7/7ساعت 10:48 صبح به قلم سارا بانو نظرات ( ) |


کد قالب جدید قالب های پیچک