ما هنوز در هنوزیم...

همین طور که بالش و لحافم را جلوی تلویزیون پهن کردم و دراز کشیدم و دارم "شیدایی" می بینم ؛ صدای چرخیدن کلید توی قفل می آید و بعد در باز می شود و مامان داخل می شود.

همین طور که وسایلش را روی مبل پرت می کند با تعجب می پرسد: داری چی کار می کنی؟!!

بی حوصله می گویم: وا! خب دارم تلویزیون می بینم دیگه!

- آخه سریاله! چی شده؟! قصه اش قشنگه؟ همشو دیدی این چند وقته که من خونه نبودم ؟!!

- نه بابا! فائزه گفت آهنگ تیتراژش قشنگه ، منتظرم تموم شه ، گوش بدم!

می خندد و می گوید: میگم از این تحولا رخ نمیده! فائزه چینی رو میگی؟

- نه فائزه 28 دی

- همینه به حرفش گوش دادی. خب حالا بگو قضیه اش چی هس ؟ می خوام بشینم ببینم!

- نمیدونم! اصن گوش نمیدم چی میگن اینا!

-


نوشته شده در شنبه 90/10/17ساعت 4:13 عصر به قلم سارا بانو نظرات ( ) |


کد قالب جدید قالب های پیچک