سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ما هنوز در هنوزیم...

میدانی؛ یک مریضی جدیدی گرفتم، یکی از همان درد های بی درمان! یکی از همان مرض هایی که معلوم نیست مسری است یا نه    !

میدانی؛ تازگی ها نسبت به وجود آدم ها حالت تهوع پیدا کرده ام... در برابر محبت آدم ها یا دست دوستی آدم ها رودل می کنم... وقتی یک نفر می خواهد اعتمادم را جلب کند، مسموم می شوم! یک بوی تعفّن بدی می دهند آدم ها...! هروز که پیش می رود و چیز جدید را می فهمم این وضعیت بدتر می شود... میدانی؛ آدم که می بینم تشنج می کنم! سر درد های وحشتناکی می گیرم ...

دیدی چه راحت معروف شدم! افتادم سر زبان های عام!

 

 

 

پ.ن: آخ که چقدر حرص دارم برای خوردن!


نوشته شده در چهارشنبه 90/11/12ساعت 4:15 عصر به قلم سارا بانو نظرات ( ) |


کد قالب جدید قالب های پیچک