سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ما هنوز در هنوزیم...

اگر همین الان خیلی ساده همه چیز را برایت شرح بدهم ، شاید در نظرت خیلی ساده جلوه پیدا کند. اگر شرایط و موقعیتم را هم توضیح بدهم ، شاید فکر کنی در حال توجیهم یا شاید هم دارم مسئله ی ساده ای را بال و پر می دهم و بزرگ می کنم.

اما شاید از نظر تو که همه چیز را خیلی ساده از نظر خودت حل می کنی در حالی که فقط صورت مسائل را پاک می کنی ؛ روی کاغذ خیلی ساده به نظر برسد.

ساده بود. می توانستم یک "نه" ساده مثل همه ی "نه" هایی که تا الان میان مکالماتم گفته بودم ، بگویم. اینکه انقدر ساده یک "نه" تحویل این یکی هم بدهم خیلی ساده بود اما تمام سختیش زمانی بود که دیدم ناخودآگاه دست به مقایسه اش با تو زدم.

خیلی سخت بود وقتی که می دیدم از تو بهتر نیست...

سخت بود وقتی که می دیدم شبیه تو نیست...

وقتی که می دیدم ذره ای از تو را در او نمی توانم پیدا کنم...


نوشته شده در یکشنبه 91/1/6ساعت 12:58 عصر به قلم سارا بانو نظرات ( ) |


کد قالب جدید قالب های پیچک