ما هنوز در هنوزیم...
امروز ، همین چند ساعت پیش ؛ در راه خانه درختم را دیدم. همان درخت چنار بزرگی که آن شب به تو نشان دادم و گفتم که چقدر برایم عزیز است. خواستم بگویم درختم جوانه های تازه زده ، راه گم کردی بیا و ببینش! پ.ن: اینجا به در میگم. ولی نه در می شنوه و نه دیوار! خواستم بگم که گفته باشم.
نوشته شده در شنبه 91/1/19ساعت
4:51 عصر به قلم سارا بانو نظرات ( ) |
کد قالب جدید قالب های پیچک |