سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ما هنوز در هنوزیم...

دوم ریاضی - کلاس آمار

معلم: بچه ها کتاباتونو جمع کنید وقت امتحانه!

{ همه با هم اعتراض هایشان می رود هوا }

یکی از بچه ها: خانوم!!! این چه وضعشه ما امتحان زیست داشتیم!

{ بچه ها مات و مبهوت نگاهش می کنند تا سر از کارش در بیاورند }

معلم: ینی چی؟! من از قبل عید گفتم امتحان می گیرم!

یکی دیگر از بچه ها: خانوم هرچی به معلممون گفتیم گوش ندادن! خیلیم زیاد بود!

معلم: بچه ها ببینید هر مغلمی حق داره پرسش کلاسی بگیره! الکی اسمشو امتحان نذارین!

من: چه فرقی داره!! هر جفتشو ما گند می زنیم! دو فصل بود! خانوم هیچ کدوم از ما دیشب نخوابیده!

{ آه و ناله نمادین و پر سر و صدای بچه ها }

در حال تعیین وقت بعدی امتحان و چک و چونه یکسری از بچه ها می خندد

معلم عصبانی میشود: ینی چی؟! یه سری از دوستاتون اصلا عین خیالشون نیست بعد شما انقدر خودتونو به زحمت میندازین و اینا همین جور هر و کر را انداختن!

من: نه خانوم! اثرات امتحان زیست و کم خوابیه دیشبه!

سپیده: ینی چی بچه ها می خواستین تو عید بخونید! الکی بهونه ی امتحان زیستو نیارین! { توانایی بالا در تخریب برنامه ریزی }

معلم: من نمیدونم دیگه! هفته ی دیگه من حتما امتحانمو می گیرم!

{ وشکن + رقص و پایکوبی زیر پوستی }

.

.

.

پ.ن: اگه اشتباه نکنم صبا بود که گفت امتحان زیست داشتیم


نوشته شده در پنج شنبه 91/1/31ساعت 2:12 عصر به قلم سارا بانو نظرات ( ) |


کد قالب جدید قالب های پیچک