ما هنوز در هنوزیم...

یک نفر پشت در کلبه ی تنهایی های من ایســــتاده

نگران نباش من که راهــــــــــــش نمی دهم

آخر تو که رفتی نگفتی بر نمی گردی

من هنــــــوز به این در که قرار است تو از آن وارد شوی

ســالهاست که خیــــــــره مانده ام

نگران نباش

ذوق برگشت تو هیچ وقت در من کور نمی شود

او تا ابــــــــــــد پشت در می ماند

نگران نباش عزیزم

تو که برگردی

 نگاهت در چشـــــــمانم معـــــــلق می ماند

فقط می ترسم تا آن موقع چشمهایت را فراموش کرده باشم

برای تو که اهمیتی ندارد

نگران نباش

من به زودی از این دنیا می روم

 

 

سارا.

 

10 اردیبهشت


نوشته شده در دوشنبه 91/3/1ساعت 12:10 عصر به قلم سارا بانو نظرات ( ) |


کد قالب جدید قالب های پیچک